به نام شقایق گل بی قرار                به نام خداوند خوب بهار

به نام توانا ترین واژه ها                   به رسم محبت به نام خدا

سلامی به گرمی نان و تنور                        سلامی به یاران سنگ صبور

سلامی به عشق و به عشق سلام                   سلامی به یار بی نظیرم سلام

خبر درگذشت مرتضی پاشایی خواننده جوان موسیقی پاپ ایران

بیوگرافی کوتاه از مرتضی پاشایی

مرتضی پاشایی متولد 1363 در تهران است و در رشته گرافیک تحصیل کرده است . وی فعالیت موسیقی را از 14 سالگی با نواختن گیتار آغاز کرد .دلخوری، یکی بود یکی نبود، به خدا، بیا برگرد، تنهایی، آرزو، برو، عشق یعنی این، در دقیقه آخر، ستایش، مثل شیشه ، جاده یک طرفه و یکی هست ، نگران منی ، قلبم رو تکراره و … از جمله آثار این خواننده جوان و مجبوب کشورمان است .

مرتضی پاشایی و سرطان

حدودا از آذر سال 92 پزشکان تشخیص دادند مرتضی پاشایی بیماری سرطان دارد . هر چند اوایل پزشکان این مساله رو از او پنهان میکردند تا جایی که خود مرتضی بیماری سرطانش را تکذیب می کرد اما خیلی زود متوجه این مساله شد . در این رابطه پیشنهاد میکنیم مصاحبه زیر را بخوانید.

مرتضی پاشایی در مصاحبه با مجله آرمانی از اخرین وضعیت بیماری اش گفت

بالاخره شایعات من را می کشد
حال مرتضی پاشایی این روز ها بزرگترین دغدغه هواداران او به شمار می رود بسیاری نگران وضعیت بیماری او هستند و از اینکه می بینند خواننده مورد علاقه شان با سر تراشیده رنگ و روی پریده و هیکل نحیف استخوانی سوژه عکاسان است دلشان آشوب می شود . همه این ها را می توان از تلفن هایی که به مجله آرمانی می شود به خوبی فهمید . چراکه از هر ده تماس یکی مربوط به هوادارن پاشایی و پرس و جو کردن حال او می شود همین موضوع باعث شد در آخرین روز هایی که مجله آماده چاپ می شد و در حالی که هیچ برنامه ای برای گفت و گو با این ستاره موسیقی پاپ نداشتیم به سراغ او برویم و از او بخواهیم در مورد جزئیات حالش و برنامه این روز هایش بگوید

علائم بیماری چه زمانی در من ظاهر شد

من بشدت عاشق ورزشم همین موضوع باعث می شود هر روز وقت زیادی را به این کار اختصاص بدهم . آن هایی که پیگیر ورزش حرفه ایی هستند می دانند که ورزش اشتهای افراد را زیاد می کند . در طول سال ها با وجود اینکه منظم ورزش کردم و غذایم هم زیاد بود نه تنها وزنم زیاد نمیشد بلکه هر روز استخوانی تر میشدم . بارها مهدی به من میگفت مرتضی خودت را چک کن مگر میشود یک نفر انقد خوب ورزش کند و غذا بخورد اما لاغر باشد . اما من به این حرف ها بی اعتنا بودم فکر میکردم فیزیک من اینطوری است . اما همه چیز بعد از ضبط کلیپم در اولین آلبوم تصویری موسیقی پاپ تغیر کرد.آن روز بعد از ضبط حالم بشدت بد شد طوری که مجبور شدم به بیمارستان بروم.

علی لهراسبی اول از همه به بیمارستان آمد

وقتی به بیمارستان رفتم مهدی ا عجله به دوستا و آشنایانم خبر داد ظاهرا حرف های پزشکان او را ترسانده بود. از بین افرادی که خبرشان کرده بود علی لهراسبی زود تر از همه آمد. حضور او در آن شرایط بحرانی برایم خیلی انرژی دهنده بود . پزشکان بعد از بررسی آزمایش تشخیص دادند بیماری معده دارم و باید جراحی کنم . خوشبختانه عمل با موفقیت به پایان رسید و بعد از آن دوره شیمی درمانی آغاز شد.

بیماری معده ساده نیست

آن هایی که تجربه یک بیماری کوچک معده را دارند به خوبی می دانند کنار آمدن با این بیماری ساده نیست چرا که باید مدام رژیم های سخت بگیرند و نمی توانند هر غذایی را بخورند بالاخره کنار آمدن با این شرایط برای من که آدم شکمویی هستم کار ساده ایی نیست

باور کنید معتاد نیستم

اوایل وقتی موضوع بیماری من را همه نمی دانستند لاغری بیش از حدم باعث شد شایعاتی علیه من راه بیفتد و مثلا بعضی ها بگویند فلانی معناد است این حرف ها برایم اهمیت چندانی نداشت اما گاهی اطرافیانم را ناراحت میکرد

کار علیه بیماری

نکته جالب اینجاست که بعد از بیماری ام نه تنها روند کاری ام را به تعویق نینداختم بلکه با جدیت بیشتری آن را ادامه دادم
شاید این موضوع روند بهبود را کندتر کند اما برای من حسابی انرژی بخش است . تور کنسرت های من اوایل اردیبهشت ماه شروع میشود و یک ماه بی وقفه به روی صحنه می روم تا با هوادارنم هم نفس شوم

او تا من را نکشد , نمیمیرد

مهدی کرد دوست و مدیر برنامه های مرتضی پاشایی مثل همیشه پاسخگوی خبرنگارهاست زحمت هماهنگی این مصاحبه هم بر دوش او بود . وقتی در مورد حال مرتضی از او پرسیدیم و نگرانی مان را با او در میان گذاشتیم خنده بلندی سر داد و گفت : مرتضی حالش حسابی خوب است و خوشبختانه هر روز هم دارد بهتر میشود گاهی در فضای مجازی خبرهای کذبی مثلا در مورد مرگ او منتشر می شود که هر دوی ما به شدت به خنده می اندازد آن جاست که من به شوخی به مرتضی می گویم تو تا منو نکشی , نمی میری

محمد رضا گلزار : مرتضی به من جسارت می دهد

محمد رضا گلزار و مرتضی پاشایی تجربه کار در یک قطعه مشترک را دارند . گلزار در مورد مرتضی می گوید : من هیچ وقت در خوانندگی ادعایی ندارم  اما دوستان خوبی در این عرصه دارم که به من جرات می دهند که در این مسیر حرکت کنم . یکی از این افراد مرتضی پاشایی است او بسیار با اعتماد بنفس و مهربان است . همین حس صداقت و پاکی در او باعث میشود که بتواند همه مشکلات را پشت سر بگذارد و قله های موفقیت را فتح کند شک ندارم او می تواند بر بیماری اش هم غلبه کند

محمد علیزاده: شایعات در مورد مرتضی من را اذیت می کند

سال هاست که مرتضی را میشناسم و همین آشنایی باعث دوستی عمیقی بین ما شده است . متاسفانه شایعاتی که در مورد وخیم بودن حال مرتضی و حتی مرگ او به وجود می آید من را بشدت ناراحت می کند . هر چند خود او چندان به این شایعات اهمیت نمی دهد . در هر حال روحیه مرتضی و جنس کارهای او از نظر من ستودنی است …

بعد از رسانه ایی شدن این مساله بارها شایعه مرگ مرتضی پاشایی در شبکه های اجتماعی و فضای اینترنت منتشر میشد که هر بار با تکذیب خبر از سوی مرتضی پاشایی یا مهدی کرد ( مدیر برنامه های مرتضی پاشایی ) اذهان عمومی و بخصوص طرفداران مرتضی پاشایی از نگرانی نجات می یافتند. پاشایی با وجود بیماری اش اقدام به برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف کشور نمود از جمله برگزاری کنسرت در تهران ،کیش ، رشت ،تبریز ،کرمانشاه ،دبی  و … در طول برگزاری این کنسرت ها وی مراحل سخت شیمی درمانی اش را هم انجام میداد . در زیر میتوانید عکس هایی از کنسرت های مرتضی پاشایی رو ملاحظه کنید .

عکس های جدید کنسرت مرتضی پاشایی در دبی مرداد 93

عکس  مرتضی پاشایی

درگذشت مرتضی پاشایی

مرتضی پاشایی پس از طی چند ماه مبارزه با بیماری سرطان سرانجام روز جمعه 23 آبان 93 با تشدید بیماری اش در بیمارستان بهمن و در سن 30 سالگی از دنیا رفت… مرحوم پاشایی در طی روزهای گذشته روند بهبود را طی می‌کرد و حتی به بخش منتقل شده بود اما به یکباره حال وی وخیم شد و حدود ساعت 10:30 روز (جمعه 23 آبان) در بیمارستان بهمن درگذشت. وی در روز یکشنبه 25 آبان 93 در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفت .

رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر در روز 25 اسفند سال 1285 شمسی در تبریز تولد یافت.

در کودکی با پدر به تهران آمد. ادبیات فارسی و ادبیات عربرا نزد وی قرار گرفت . در هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت و مخصوصاً با به نظم کشیدن قطعات زیبا و لطیف که پدرش از کتب خارجی (فرنگی- ترکی و عربی) ترجمه می کرد طبع آزمائی می نمود و به پرورش ذوق می پرداخت.

پروین در تمام سفرهایی که با پدرش در داخل و خارج ایران می نمود شرکت می کرد و با سیر و سیاحت به گسترش دید و اطلاعات و کسب تجارب تازه می پرداخت.

این شاعر آزاده، پیشنهاد ورود به دربار را با بلند نظری نپذیرفت و مدال وزارت معارف ایران را رد کرد.

پروین در نوزده تیر ماه 1313 با پسر عموی خود ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت.
شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. او که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه ای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمی توانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از کابین طلاق گرفت.

با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی ننمود.
در سال 1314 چاپ اول دیوان پروین اعتصامی، شاعره توانای ایران، به همت پدر ادیب و گرانمایه اش انتشار یافت.
، پروین مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی تهران سمت کتابداری داشت و به کار سرودن اشعار خود نیز ادامه می داد. تا اینکه دست اجل او را در 34 سالگی از جامعه ادبی گرفت. بهرحال در شب 16 فروردین سال 1320 خورشیدی به بیماری حصبه در تهران زندگی را بدرود گفت و پیکر او را به قم بردند و در جوار قبر پدر دانشمندش در مقبره خانوادگی بخاک سپردند.

در تهران و ولایات، ادبا و شعرا از زن و مرد اشعار و مقالاتی در جراید نشر و مجالس یادبودی برای او برپا کردند.

پروین برای سنگ مزار خود نیز قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون بر لوح نماینده مرقدش حک شده است.

اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین است